سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مأوای من و خدا و دیگر هیـــــــــــــــــــچ...


ساعت 1:23 صبح پنج شنبه 87/7/25

 

 خدای خوب دلها! دل منو نگاه کن

ببین چه حالی داره !راهیش به ناکجا کن

 

دوستت دارم عزیزم، خدای تنهاییَم

رسان مرا به مقصد به سو ی تو راهیَم

 

خدا دلم گرفته از دست این زمونه

دلم آروم نداره،  هی می گیره بهونه

 

خودت بودی که گفتی : بیا تو ای عزیزم!

بیا ببین خدات رو  .   منم با سر دویدم.

 

حالا من و تو هستیم ای همه امیدم

دلم هوایی شده شهادت کن نصیبم

 

خوب می دونم خدایا !چه عشقیه شهادت

کی میرسه روزی که کشته شوم به راهت

 

آخه مگه میشه من، همینجوری بمیرم!!!

پس چه طوری خدا جون رضایتت بگیرم؟!!

 

 دلم می خواد ،حبیبم! هیچی ازم نمونه

دونه دونه سلولــــهام بشه برات هدیـــــه

 

روحم آروم بگـــــــیره،اربابشـــو ببینـــــه

مادرمون فاطمه(س) در آغوشش بگیره

 

این تنها آرزمه ،تو نکنــــم  نا امیـــــد

ای همه ی آرزوم ، من به تو دارم امید

 

برگرفته از دل 

 

 

 


¤ نویسنده: کبوتر نور

نوشته های دیگران ( )