سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مأوای من و خدا و دیگر هیـــــــــــــــــــچ...


ساعت 9:25 صبح جمعه 87/6/1

                            # بسم الله الرّحمن الرّحیم #

 سلام خدا جون!

 ممنونم خیلی خیلی خیلی زیاد ...

 امام رضا جونم سلااام!

  ای نور چشمم سلام.ممنونتم. این زیارتت خیلی با دفعه های دیگه فرق داشت

   یه حال دیگه د اشت. زیارت من اینبار ، زیارت یه جامونده منتظر بود ،یه داغدیده ای که  دیگه فقط همه حواسش به شهادته .زیارتی که قافله عزیز خونواده شهدامون رو واسطه کرده بود.

  یا امام رضا (ع)! قربونت برم حرفامو باهات زدم ،درد دلامو کردم ، قول کمکتو گرفتم   و اومدم  تا وقت شهادتم.

  قرار شد شما همه عالمو واسه شهادت من بسیج کنین آقا جونم.

  وقراره ما هر روز محاسبه کنیم اعمالمون رو بررسی کنیم قول های شما رو و حسابو

   کتابامونوصاف کنیم.قرار شد که پیگیر قول شما و عمل خودمون بشیم.

   یاامام رضا(ع)! من اماده ام و بسملّّاهموخیلی وقته گفتم.

 یا خدااا ! خیلی عزیزمی.منتظر باش تا با روح رها شده ام از قفس تنی که چیزی از اون باقی خواهد ماند که به خاک بسپارند (ان شاءالله)،به سوی تو شتابان پرواز کنم....

 الهی ! درتحقق این آرزو که دلم گواهه که  زیاد طول  نمیکشه  میمونم تا وقت نوشیدن شهد  بی مثال شهادت.

 خدایا  ! به من، مامانم ، داداشم،خواهرم و همه آرزومندان کمک کن تا به این فیض برسیم.

 خدایا هممونو کمک کن تا به شنیده ها وآموخته هامون ازاین سفر، خوب خوب و خالصانه عمل کنیم.

 و راه وصال همه بنده هات رو هم باز کنیم.

 به امید روزی که همه بنده هات عاشقانه تو رو صدا کنن و تو هم عاشقانه تر لبیک بگی و خریدار اونا باشی.

  اللّهم اجعل وفاتنا قتلا فی سبیلک تحت رایة نبیّک مع اولیائک

   یا امام رضا(ع)! ازت خواستم که که زیارت بعدم دیگه جسمی نباشه، وعده دیدار

  بعدیمون وقتی  باشه که موقع شهادتم میاین پیشم..

 اونوقت دیگه روحم زائر شماست آقا........

 آ قا جونم ! خیلی امید دارم که این دعام مستجاب بشه...

 یا امام رضا(ع) ! تمام حرمت بوی شهدامون می داد...

 .انگار روح همشون اونجا بود.. – اللّهم ارزقنا-

 الهی ! دیگه دل تو دلم نیست. از غم هجرت نابودم. راه خیلی سخته  میدونم، زحمت داره و من هم خیلی عقبم وخیلی باید کار کنم،اما تو خدای منی همین برام نهایت امیدواریه.

 یا امام رضا(ع) دستم به دامنتون .یاریم کنین...

 خدایا همه امیدم فقط و فقط به تو بوده و بس.

  دلمو بردی خودمم برسون به دلم.

 

 برگرفته از دل

 

 


¤ نویسنده: کبوتر نور

نوشته های دیگران ( )